جادوی عشق10

[cb:blog_title]

♥امپراتور تنیــــس♥

جادوی عشق10

یک شنبه 19 مهر 1394

10:1

نویسنده : Isabel :)

قلبم تودهنم اومده بود برگشتم اماده بودم که یک لگد بزنم وفرار کنم اما.............

اینکه ایجی بود 

ایجی:هوی اینجا چی کار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟

-خدالعنتت کنه ایجی!

ایجی:ترسیدی!!!!!!!!!!

-اونش دیگه به تو مربوط نیست!

ایجی:نگفتی اینجا این موقع شب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-باید به توهم توضیح بدم!

ایجی:فکر کنم بی خواب شدی بیا یکم قدم بزنیم شاید منم خوابم گرفت!

-نه خیلی ممنون من همین الان میخوام برم اتاقم!

ایجی:چه بد خوب هر جور راحتی!

من داشتم میرفتم اتاق ایجی هم دنبالم بود که یه هو جفتمون خشکمون زد!

پشت کاخ رو نیمکت الیناوقلت نکنم مومو نشسته بودن!

من و ایجی:متعجب

ایجی:مومو!!!!!!!!!!!!!!!!!

-الیناااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

البته بنده خداها کاره خواسی نمیکردن فقط خیلی عاشقانه کنار هم نشسته بودن!من ایجی هم گوشامون رو تیز کرده بودیم که بفهمیم اونا چی میگن!

الینا: به نظرت ستاره ها خیلی قشنگ نیستن!

مومو:قشگن اما نه به قشنگی تو!

اونا مارو نمیدیدن 

-جای لوشی خالیه نه؟؟؟

ایجی:لوشی؟؟؟؟

اره اون عاشق جاسوسی  کردنه دقیقا مثل من!

ایجی:اینهیههههههههههههههههه!!!!!

-ای بابا ساکت باش ببینم چی میگن!

ایجی:باشه!

مومو:یادته قبلا یه درخواستی ازت داشتم!

الینا:خجالتی

مومو:من ........با من....

 

باورم نمیشد الینااااااااااااااااااااااااااااااا&مومووووووووووووووووووو

واقعا برام عجیب بود اخه اصلا بروز نمیدادن!

وای خاک عالم از جاشون بلند شدن 

ایجی:زود باش بریم وگرنه کارمون ساختس!

-لازم نبود که تو بگی!

بعد رفتم سریع تو اتاق وخودم رو زدم به خواب احساس کردم کسی اومد تو اره اون الینا بود!

{فرداصبح}

لوشی

رفتم که صورتم رو بشورم تو راه موبایلم زنگ خورد!

-الو

:سلام خوبی عزیزم

-ببخشید شما؟؟؟؟؟؟؟؟

:چه طور همسره ایندت رو نمیشناسی!

-خفه شوووووووووووووووووووو!!!!

:این جوری بامن حرف نزن!

-توخر کی باشی!

:نچ نچ نباید همسر ایندت رو تو خطاب کنی بلکه باید به اون بگی شما!

-حرف نزن بچه پرو!

:من عاشقتم ای تمام زندگیم!

فهمیدم که کاسه ای زیر نیم کاسس بدون اینکه گوشیرو خاموش کنم رفتم تو اتاق دخملا به به 

-حالا من رو دس میندازیزد ها؟؟؟؟؟؟

اینهیه:چی؟؟؟؟؟؟؟م م م منظررت چیه

-میکشمت اینهیه این کارا همش زیزر سر توهه!

خوب بچه ها نمیدونم برای چی با من این شوخی رو کردن اما باورم شده بود که یه پسر کودن پشت خطه خخخخخخخخخخخخخ

{احساسات بچه ها}

الینا :حالا من چی کا کنم جواب تاکشی رو چی بدم اخه منم  احساس میکنم علاقه دارم بهش اما نمیتونم این احساس رو بهش منتقل کنم خدایا اخه من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟

ایکا:حالا من جواب سیچی رو چی بدم اخه من رو چه شوهر داری !

رایا:منظور میتسوچی بود از اون حرفش وای خدا !

{سایو}

داشتم تو نزدیکی ها ی کاخ قدم میزدم که صدایی شنیدم!

صدا:سایو صبر کن وایستا تا منم بیام!

وای اینکه شوسکه بود یعنی بامن چی کار داشت!

شوسکه:سلام!

-سلام!!

-چی کار داشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شوسکه:ه ام م 

-میشه زود تر بگید

شوسکه:میشه باهم...........قدم بزنیم!

-ه ه هان 

شوسکه:میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-خوب نه اخه من همین الان باید برم رایا کارم داره با اجازه!!!!!!!

شوسکه:ب ب باشه!

{ارمیتا}

واااااااااااااااااااااااای چه هوای خوبی این صدای اب فکر کنم بزار برم دنبالش شاید رود خونه رو پیداکردم!خوب خولاصه اینقدر تو این

جنگل گشتم تا بالاخره رود خونه رو پیدا کردم خوب حالا یکی نیست تا بهم بگه که خوب حالا که پیداش کردی چی شد منم یه چیزیم میشه ها!!!!!!

وای یه پل یا بهتره بگم یه درخت اون جا بود رفتم تا از روش رد بشم تا وسط هاش رفتم که یه هو پام لیز خورد چشمام رو بستم اخه رود خونه خیلی جریان ابش زیاد بود وپر از سنگ بود این وحشت ناکه!

وای که یه هو وسط زمین و هوا گرفته شدم  چشمام رو باز کردم وای این که هیکارو بود

هیکارو:گرفتمت!

-تو اینجا چی کار میکنی داشتی تعقیب م میکردی؟؟؟؟

هیکارو من رو کشوند سمت خودش و برد اون طرف رود خونه!چونم رو گرفت:اره خوب!

-اونوقت برای چی؟

هیکارو:بیا بریم اردو گاه بعد دستم رو گرفت دستم رو از دستش کشیدم

-نه اول جواب سوالم رو بده!

هیکارو:ای بابا برای اینکه نگرانت بودم می فهمی؟؟؟؟؟

-برای چی نگران منی ؟؟؟؟؟؟

هیکارو:خیلی حرف میزنی بیا بریم یه وقت دیگه بهت میگم الان نمیشه چون هوا داره تاریک میشه!

-خوب باشه 

بعدحرکت کردیم به سمت اردوگاه!

{امولی}

دنبال مبایلم بودم هر چه میگشتم پیداش نمیکردم فکر کردم که شاید بیرون از تو جیبم افتاده رفتم تا دور برکاخ رو بگردم!

وای اونجا رو هما و لوشی واینهیه یه چیزی دستشون بود وداشتن هر هر میخندیدم فکر کردم موبایل منه

با سرعت به سمت شون دویدم سرم رو برگر دوندم اخه ثریا صدام کرد که خوردم به یه چیزی ومحکم پرت شدم رو زمین!

-ااااااااااااااااااااااااخ سرم نگاه کردم بیچاره اکایا اخه خورده بودم به اون !

اکایا:حواست کجاس دختر!

-ببخشید ندیدمتون

اکایا:مگه من چقد کوچیکم که تو من رو ندیدی؟؟؟؟؟

-ن ن نه حواسم نبود اکایا بلند شد ودستش رو دراز کرد :خوب منم حواسم نبود بیا بلند شو

_ممنون!!!!!!!!!

بعد لباس هاشو تمیز کرد ورفت منم متعجبمتعجب

اصلا یادم رفت واسه چی داشتم بدو می کردم که

هما:این موبایل تو نیست؟؟؟؟؟؟؟؟

لوشی:اونجا پیداش کردیم

-وایستین ببینم شما ها واسه چی داشتید موبایل من رو چک میکردید؟؟؟؟؟

اینهیه"چک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا قرصات رو خوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هما:جای تشکرته!

لوشی:واقعا که!

-میگم یه چیزی بهتون بدهکار نشو رو که نیست!

اون سه تا:سفید اب تهرونه!

-روانی هستید به خدا!!!!!!!

{فاطمه}

شب شده بود  رفتم بیرون این لوشی و اینهیه و هماودیگر بچه ها دیونم کردن از بس که حرف میزنن!

چشمم به یه نفر افتاد که تنه رو یه نیمکت نشسته بود رفتم جلو اینکه اتوبه بود

خواستم برگردم که متوجه من نشه اما مثا اینکه از پشت چشم داره

اتوبه:فاطی یه دیقه بمون

خوب برای ادمه ی رمان نظرات رو به 35 تا برسونید اوکی!


نظرات شما عزیزان:

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:16---22 مهر 1394
[وب سایت]
بلم بعدی

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:15---22 مهر 1394
[وب سایت]
واقعانم جام خیلی خالی بود تو اون صحنه ی حساس:):):):)چرا نزدی وسط حالشون...حیف

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:13---22 مهر 1394
[وب سایت]
خخخخخخخخخخ آخ جوووووووون فضولی اونم تو موبایل دیگران...خیلی ]خ جوووووووووووون

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:11---22 مهر 1394
[وب سایت]
خخخخخ حدس میزدم ایجی باشا دمت انگار

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:10---22 مهر 1394
[وب سایت]
واااااااااااااای عااااااااااااالی بود مث همیشه

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:10---22 مهر 1394
[وب سایت]
آپم....

لوشـــــــــــــــــــی
ساعت19:09---22 مهر 1394
[وب سایت]
آجی توروخدا ببخشید ک خیلی دیر شد بخدا من هرروز با گوشیم میام وبت رماناتو میخونم ولی چون نظر دادن باهاش سخت مجبورم صبر کنم تا مامانم اجازه بده بازم ببخشید

رویا
ساعت21:02---20 مهر 1394
- [ایمیل]
عااااااااالی
پاسخ:ممنون گلم!


هما
ساعت19:31---20 مهر 1394
بنویس دیه
پاسخ:نوشتم گلم!


هما
ساعت19:30---20 مهر 1394
ممنون
ما اینیم دیگه
پاسخ:خخخخخخخ خواهش میکنم!


Azra fuji
ساعت16:39---20 مهر 1394
- [ایمیل]
عالی ادامشو بنویس
پاسخ:ای بچشم


Tifani Fuji
ساعت14:51---20 مهر 1394
[وب سایت]
روزبه روز حساس ترمیشهو درعین حال جذاب
به امید لحظات عاشقونه ی بیشتر...خخخخ
پاسخ:باشه ابجی


آیکا
ساعت14:39---20 مهر 1394
حالا جواب سیچی سیچی رو چی بدم؟
پاسخ:دیگه به خودت مربوطه فقط زود تر که خیلی منتظره


آیکا
ساعت14:35---20 مهر 1394
قیافه من در ناراحتی
قیافه من در خوش حالی
قیافه من در حال با رفتن از درخت
قیافه من هنگام غذا خوردن
قیافه من در صبح که بیدار میشم
قیافه من سر کلاس درس
قیافه من در هنگام خوندن رمان تو
پاسخ:وا همیشه میخندی موقع خوندن رمان متعجبی


آیکا
ساعت14:32---20 مهر 1394
[وب سایت]
من قراره تکمیل کنم دیگه
پاسخ:خخخخخخخخخخخ اورین


هما
ساعت14:13---20 مهر 1394
نگا من تازه واردم تو یه مدرسه جدید نمی خوام نگاه ها بهم بد شه گفتم که من تو مدرسه یه جور دیگه ام تو خونه درس نمی خونم اما نمره هام بالاهه اونجا مودبم و شیطنتم خیلی کمه من کلا یه جور دیگه ام تو مدرسه اما من شخصیت اینجام رو بیش تر دوس دارم چون راحت ترم
پاسخ: هزار چهره ایت داره بهم تابت میشه


هما
ساعت14:09---20 مهر 1394
هم الان هم بعدا تشکر می کنم
یه دونه ای به خدا


الینا فوجی
ساعت1:57---20 مهر 1394
- [ایمیل]
وای خدا مرگم بده
بیچاره مومو اینو از کی تو دلش نگه داشته بود؟
بمیرم براش
راستیییییی
دستت درد نکنه
پاسخ:فدات اره مومو بیچاره حالا جوابش رو چی میدی ؟؟


هما
ساعت22:43---19 مهر 1394
عالیه ممنون
پاسخ:خواهش میکنم گلم بزار عکس رو بزارم بعد تشکر کن باشه هما جون!


هما
ساعت22:41---19 مهر 1394
من قصد شوت شدن از کلاس رو ندارم
پاسخ:وا چرا شوت شدن خیلی هم خوبه من جای تو بودم همین جوری مینوشتم!


آیکا
ساعت21:20---19 مهر 1394
[وب سایت]

پاسخ:چرا؟این جوری شدی گلم!


آیکا
ساعت21:19---19 مهر 1394
[وب سایت] - [ایمیل]
قسمت بعد
باشه گلم اما تکمیل شدن نظرات چی گلم؟؟


armita kikumaru
ساعت18:51---19 مهر 1394
[وب سایت]
ای باریکلااااااااااا
درسو زدیم بیخی
امروز حرس خانوم ورزش مون رو دراوردم بیشعور گذاشت سی بار تو مدرسه بدوم
خخخخ منم بعضی موقع ها رو مخ معلم ریاضیمون راه میرم باریک باریک


كامليا
ساعت18:06---19 مهر 1394

واقعا عالى بود ممنون
ممنون گلم !!!!!!!بوسه



هما
ساعت17:12---19 مهر 1394
به منم یه چیزی تقدیم کن راستی اگه قرار باشه به من تقدیم کنی چه عکسی می زاری هوم
پاسخ:عزیزم تقدیم میکنم خوب یه عکس خیلی قشنگ که به سیگاکو هیچ ربطی نداره هان چه طوره؟؟؟؟؟؟


هما
ساعت15:22---19 مهر 1394
ادامشو بگم راسی قراره واسه فردا خانم گفته گزارش کلانتری ببریم به نظرت چی بنویسم ماجرای کلانتری رو که کامل شنیدی
پاسخ:بگو دقیقا همین هایی رو که برای من تعریف کردی برای معلمت هم بنویس!


هما
ساعت15:21---19 مهر 1394
چه باحال یعنی سنگ پا قزوین جلو ما از خجالت آب میشه خیلی باحال بود ممنون
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخ


سایو فوجی
ساعت14:55---19 مهر 1394


پاسخ:ممنون زن داداش گلم!


فاطی
ساعت14:21---19 مهر 1394
[وب سایت]
اصن من کار دارم.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخ باشه من بهش میگم!


فاطی
ساعت14:20---19 مهر 1394
[وب سایت]
زووووره؟مجبورمممم؟

فاطی
ساعت14:20---19 مهر 1394
[وب سایت]
نومووووووووووخام بمونممم.
پاسخ:واسه چی؟؟؟؟؟؟
پاسخ:خوب برو به خودش بگو!


سونیا تزوکا
ساعت12:18---19 مهر 1394
[وب سایت]
وایی چه عاشقانه
پاسخ:من عاشقانه خیلی خیلی دوست!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










آخرینویرایش:



جدیدتر 1 2 3 4 5 قدیمی تر




POWERED BY MIHAN BLOG.COM
پستالکترونیک
تماسباما

هر چی بخوای هست

چیه رفیق تیپامون نمیخوره به هم نه؟؟؟ انگار که یه جورایی شما اشراف زاده ای ما گدا زاده؟؟؟ نه عزیزم یه سری چیزا شماها داشتین ما نداشتیم ما وام داشتیم شما نداشتین ، شما وان داشتین ما نداشتیم ما با دست تو مدرسه آب میخوردیم ، لیوان داشتین ما نداشتیم بازیمون تیله و تشتک بود، مال شما اسکی تو شمشک بود ما رو کهنه بمون میبستن، مال شما خوشگل پوشک بوددیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوحرف ما دری وری بعد حرف، بیخود یه دست کتک بود شما ناز بودی الهی، فحشتون گوله نمک بودآرزوم توپ هفت سنگی بود، عشقت تلوزیون رنگی بود خواب من شبا مداد سیاه، خواب تو مداد رنگی بودما تو رویا خونه ساخیتم، حقیقتو دور انداختیم شما نجنگیدینو بردین، ما جنگیدیمو باختیم ما غم داشتیم شما نداشتین ، پول کم داشتیم شما نداشتین شما آهی نداشتین، ما جز آه راهی نداشتیم دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوشما آآآه ما نداشتیم، هه هه خب نداشتیم شما زنده حالشو میبردین، ما فیلمشم حتی نداشتیم لباس شما خارجی نو از اون مارک دارا لباس ما خارجی کهنه، ااااه تاناکورادیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باورفیق اینا همه اجباری بود، از اونا که توش دست نداری بود خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بودولی امروز دست خودمه، حال منو تو فرق داره یه نمه یه چیزی تو زندگی ما بود، فک نکنم پیش شما بودشورُ حال داشتیم شما نداشتین ، انگار بال داشتیم شما نداشتین این بار ما داشتیم شما نداشتین، دااااااااااشتین؟ نداشتین ____________________$$$$$$$ _____________________$$$$$$$$$$ __________________$$$$$$$_$$$$$$ _________$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ _____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$ __$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$___$$$$$$_$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$_____$$___$$$ _$$$$$_$$$$$$$$$$$__________$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$__$$$$$$$$$ $_$$$$$$___$$$$$$$$ _$$$$$$$$$__$$$$$$$ $_$$$$$$$$___$$$$$$ $$_$$$$$$$$___$$$$$ $$$_$$$$$$$$__$$$$$$ _$$$_$$$$$$$$$_$$$$$ $$$$$ __$$$$$$$$_$$$$ $$$$$$$ __$$$$$$$$$__$ $_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$ $$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$ $$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$ _$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$ _$$$_$$_____________$$$$$$$$$$ _$$_$$______________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ __$$$_________________$$$$$$$$$ $_____________________$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$__$$$$$ $___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$__$$

вαяcнαѕвѕ

نظر بده! تبریک ها!!!!!!! نظر موخااااااااااااااااااام! جرئت داری نظر نده!میکشمت!

Aυтнσяѕ

Isabel :)()

Aяcнινєѕ

مرداد 1397
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
دی 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
همه آرشیوها

Mу Fяιєη∂ѕ

ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
پرفسور سوها استار
وب جدیدم
وب قفنوس ارزوها
وب سایو ژونم
وب کیانا جان
ارشیو98
وب جدید ماشایا جان
وب هانی جان
وب ابجی مَرضیم
وب ملینا جان
وب عارفه جان
وب ناهید ژونم
وب ارمی جون
وب رایا جون
وی روشنا
روز نوشته های پر طلا
دخمل خاص
وب مرلی جونم
وب ناهید ژونم
یادم باشی خودم
کدهام مرضی
رمان های دوستان
وب ماشایا جونم
وب یون جون
وب ریما جونم (رمان های ریما و ریوما)
وب هاجین جونم
وب ریما جون
وب دلیا جون
دانلود اهنگ ترکیه
Marسئو رایگان free seo
وب سارا جان
وب جدید اجیم
لی مین هو بازیگر کره ای
وب مدرسه ام برید تورو خدا
وب ساوو جون
وب ریواس جان
وب مریم جان
وب سودویو جان
وب میساکی جان
وب سولیمازجان
وب میوپ جون
وب انیسا جوونم
وب مهتاب جان
وب اتنا جون
وب ایانا جونم
وب ملیکا جونم
وب مرضیه جان
وب یک خورجین خندم
وب عاشقان شیطانیم
وب ریونا(ریوما)جونم
وب دلنوشته های ما
وب سوم سایو ومیساکو جونم
وب نازاکا جونم
وب دانستنی های ماشایا جونم
وب دوم ابجیم تیفانی
وب ابحیم مرضیه
وب دخترونه سایو جونم
وب مرلیا یاهمون فاطی جونم
وب دوم سایوری کیکوماروجونم
وب هایجین جونم
وب سایشا جونم
وب یاصاحب زمان منو هما جونم
وب کریستاارگار جونم
وب تیارانا جونم
یوکوجونم
وب ریونا جون!
میساکو جان
میوسا جونم
الینا جون
رویاجون
(the prince of tennis) سایوری کیکوماروجونم
سونیا جون
وب ابجیه گلم تیفانی جون
وب سحر جون
علم اموز
رمان های ترسا جون
فاطی جون
وب خوشمل لیندا جون
وب لوشی جون
وب ناز رایاجون
وب ایکا جون
وب خوشمل سایو جون
وب قشنگ ارمیتا جون
غذا ریز تایمری اکواریوم

همه لینکها

Lιηкѕ

سونامی چت
اصفهان چت
وی چت
حمل ارسال خرید ماینر از چین
حمل و نقل هوایی چین
پایه گردان چرخشی خورشیدی
یکانسر
آی کیو مگ
ریحون مگ
مجله خبری کسب و کار برتر
تیزر تبلیغاتی رایگان
فروش مواد ازمایشگاهی
همه لینکها ارسال لینک

Aятιcℓєѕ

بعد مــدت ها...
رقص مرگ6
عکس شخصیت های اصلی رمان رقص مرگ
رقص مرگ5
بی وفا 16
رفقام
بی وفا 15
رقص مرگ4
سرنوشت بدنوشت پارت 1
بی وفا14
تفلد مرلی
رقص مرگ 3
باز سوتییییییییییی
......
بی وفا 13
رقص مرگ 2
رقص مرگ قسمت 1
رمان رقص مرگ
شرمنده
روزگار تلخ10
بی وفا قسمت 12
خلاصه قسمت ها بی وفا
بی وفا قسمت 11
بی وفا قسمت10
بی وفا قسمت 9
روزگار تلخ 9
تولد دوقلوها
تنها خاطره(بخش دوم)
تنها خاطره(بخش اول)
ترسناک ترین داستان دنیا
منو عشق در دوراهی
تولد الینا
جاوی عشق44(قسمت پایانی)
جادوی عشق 43
روزگارتلخ8
بیوگرافی(درخواستی)
جادوی عشق 42
جادوی عشق 41
جادوی عشق 40
جادوی عشق39
روزگارتلخ7
دیونم؟
جادوی عشق38
عشق تلخ
جادوی عشق 37
جادوی عشق36
جادوی عشق35
سلام به شما وبگردای عزیز
پرسش

<-PollName->

<-PollItems->



مبدل قالب میهن بلاگ به بلاگفا

هدایت به بالا

كد هدایت به بالا